چون بندگان من در باره‌ی من از تو پرسیدند؛ بگو: من نزدیکم و ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می‌دهم!
(بقره: ۱۸۶)

نماز شب
خداوندا در این نیمه شب تاریک دستانم
به‌سوی آسمان است و به درگاه تو می‌گریم
تو ای مهرآفرین، چشمان من از غصه پرخون است
ز فرط روسیاهی نیمه‌ی شب‌ها چو می‌گریم

خداوندا! به‌درگاه تو امشب اشک می‌ریزم
که رویم بازگردانی در لطف و سعادت را
خطا کردم ولی از کرده‌ام اکنون پشیمانم
تو می‌بینی به‌روی گونه‌ام اشک ندامت را

سیه‌کارم ولی از تو امید عفو می‌دارم
به درگاه تو سجده می‌کنم با سینه‌ای پردرد
در این دنیا مرا از کس امید استعانت نیست
به غیر از تو به هرکس روی کردم، ناامیدم کرد

خدایا! جان من در آتش عشق تو می‌سوزد
جدایی از تو ای زیباترین غیر از تباهی نیست
دل بی‌تاب من با یاد تو آرام می‌گیرد
سیه‌رویم، همه سرمایه‌ام جز اشک و آهی نیست

در این دنیاى غربت بی‌کسم تنهای تنهایم
بگیر ای مهربان جان‌آفرین دست نیازم را
دگر دست امیدم را به‌سوی کس نمی‌یازم
امیدا، روشنی‌بخشا، ببین شوق نمازم را

خداوندا، چنان سوزی درون سینه‌ام افکن
که از عشقت کنم پرواز تا سرچشمه‌ی امید
ز جانم دور کن شرک و تعلق‌های دنیا را
رسم تا از هوای نفس خود بر قلّه‌ی توحید

خدایا! پاک‌معبودا‌ ز مهر بیکران خود
دلم را از تعلق‌های پرجذبه، رهایی بخش
مرا ای قدرت مطلق، در این حالات روحانی
دلی عاشق، پر پرواز و پروازی خدایی بخش

تو را می‌خوانم ای پروردگار آفریننده!
بتابان در دل تاریک من نور هدایت را
تو ای عشق‌آفرین! در آتش عشقت بسوزانم
ز مهرت آشنا کن با دلم روح عبادت را

تابستان ۱۳۷۹ دهکده‌ی ساحلی بندر انزلی
در كتاب زير درخت گيلاس
نوشته‌ى: فضل‌الله نكولعل‌آزاد

http:// www.lalazad.blogfa.com


برچسب‌ها: نماز شب
نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در سه شنبه چهارم اسفند ۱۳۹۴ |