
نيم نگاه
آمد به ناز یک نظر از چشم ما گذشت
گويى غریبه بودم و ناآشنا گذشت
سرمست از شراب غرور و نگاه ناز
با غمزه آمد از ره و بىاعتنا گذشت
لطفى نكرد تا كه دل از غم رها شود
با كبر و ناز و گوشهی چشمى ز ما گذشت
یک لحظه تير ناز نگاهش به دل نشست
بس پرغرور آمد و پرادعا گذشت
یک بوسه بر لبش بنهادم ز روی عشق
از دیده ريخت اشك غم و بیصدا گذشت
موج سرشك در نگهش نقش بسته بود
داند خدای عشق که بر من چهها گذشت
آهسته از کنار من آن شب گذشت و رفت
آرى گذشت از برم آن بىوفا گذشت
شهرک واوان ۱۳۸۴/٦/١٢
فضل الله نکولعل آزاد
www.lalazad.blogfa.com
www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
Www.f-lalazad.blogfa.com
Www.faznekooazad.blogfa.com
Www.nazarhayeadabi.blogfa.com