سادگى بيان. فصاحت کلام و بلاغت كلام

يكى از خواص چندگانه‌ی يك شعر يا يك نثر متعالى در اين است؛ به گونه‌اى سروده و پرداخته شود كه عوام مفهوم آنرا دريابند و خواص بپذيرند اما چگونه بايد سرود تا جمهور مردم (يعنى: عوام و خواص) از درك آن عاجز نمانند. از اين روی مى‌بايست دو اصل اساسى زبان فارسى را در نظر گرفت!

فصاحت در لغت به‌معنای؛ روان بودن سخن. تیززبانی؛ زبان‌آوری. در دانش بدیع؛ دور بودن سخن از تنافر، ضعف تٲلیف، پیچیدگی و تعقید لفظی و معنوی است و چنین پدیده‌ای می‌تواند، در تمامی گفتارها و نوشتارهای هر زبانی که در سراسر گیتی به‌چشم می‌خورد، شکل گیرد و ویژه‌ی هیچ زبانی به‌شمار نمی‌رود.
اگر منظور نویسنده یا گوینده‌ای با لفظی روشن و روان بیان شده باشد، تا جایی‌که با شتاب هرچه تمام‌تر در خاطر مخاطب بنشیند و به‌گونه‌ای دلنشين با گوش سلیم شنونده آشتی كند، می‌توان کلامش را فصیح نامید! از این روی چنین پدیده‌ای می‌تواند، در همه‌ی زبانها روی دهد.
چگونه می‌توان عبارت‌های فصیح را شناخت!
عبارات هرچه سريع‌تر درك شود، بدین معناست که دارای فصاحت است.
بلاغت كلام:
بلاغت معناى رسا، روشن و كامل و دقيق عبارتى است که از سوى گوينده یا نویسنده صادر مى‌شود.

فصاحت کلام:
به نوشتاری گفته می‌شود که از حیث معنا، روشن و از تنافر کلام، پیچیدگی بیان، ضعفِ تألیف، اطناب کلام، ایجاز مخل و حشو قبیح به دور باشد و فصاحت کلمه روشنی و شفافیت کلام را گویند که از تنافر، پیچیدگی و ابتذال و مهجور و نامأنوس بودن و خلاف اشتقاق کلمه خالی باشد.

بدیهی است، فصاحت و بلاغت رابطه‌ی تنگاتنگی با یکدیگر دارند و هر کلام بلیغ مى‌بايست فصیح و هر کلام فصیح نیز می‌بایست بلیغ باشد.
همان‌گونه که بارها گفته شده است، یکی از شاخص‌های یک شعر متعالی در این است که با کم‌ترین واژه بیشترین مفاهیم افاده شود. گاه مشاهده می‌شود که با حذف بسیاری از واژگان جمله ناب می‌گردد. یعنی؛ یک واژه ممکن است، در جای خود آرایش دهنده باشد و بر رونق سخن بیفزاید اما در جای نامناسب موجب اختلال شود که می‌بایست به تیغ پیرایش سپرده شود!
در مجموع به واژه‌ای فصیح می‌گویند که فاقد عيوب زیر باشد:
الف _ تنافر حروف
اگر ساختار واژه‌اى يا واج‌های كلامى به شكلی باشد که به لفظ درآوردن آن برای گوينده دشوار باشد. پرواضح است كه بار تشخيص این نقيصه بر دوش دارنده‌ی طبع سالم و ذوق سلیم است.
شايان ذكر است كه اين تشخيص از قاعده‌ى ویژه‌ای فرمان نمی‌پذيرد.

در جواهر البلاغه مثالی درباره‌ی تنافر کلام در زبان عربی آمده است؛
((واژه‌ی "هُعْخُع" نام‌ گیاهی است که شتر آن را می‌چرد و این واژه متنافر است!))
بنابراین برخلاف عقاید آن دو تن در زبان عربی هم واژگان غیر فصیح مشاهده می‌شود!
همین‌گونه؛ ((واژه‌ی «ظش» كه به معنى جاى ناهموار است و مانند واژه‌ی «هعخع» كه به معنى گياهى است كه شتر در آن می‌‏چرد و اين گرفته شده است، از سخن عرب باديه‌‏نشينى كه گفت: «تركت ناقتى ترعى الهعخع» يعنى شترم را رها كردم تا در «هعخع» بچرد.
واژه‌ی «تقنقه» كه بر آواى غوك‏ها به كار می‌‏رود و مثل كلمه‌ی «نقاخ» كه به معنى آب گوارا و زلال است و مانند كلمه‌ی «مستشزرات» به معنى برآمده‌‏ها
))
ب _ غرابت استعمال
اگر واژه‌ای برای شنونده يا خواننده‌اى غامض، معقد، مهجور، نامأنوس يا به عبارتى ديگر پیچیده و دور از ذهن بود، بايد به این نتیجه رسید كه اين واژه‌ی ملفوف دارای نقيصه‌ى غرابت است و نویسنده و گوينده‌اى كه مدعى فصاحت در كلام است، بايد از آن دورى گزيند.
به‌معنای اعم؛ غرابت استعمال به واژه‌ای گویند که از روشنى معنایی به‌دور و‌ در پس پرده‌ى ابهام قرار گرفته باشد و در نتیجه مفهومِ آن برای گروهی روشن اما برای برخی دیگر نامألوف و نامأنوس به‌نظر برسد.
بر همين قاعده ادیبان غرابت كلام را به دوگونه بخش كرده‌اند:
يك - غرابت معنوی
این نوع غرابت ناشی از استعمال واژگانى است كه داراى دو یا چند معنى مى‌باشد. مانند واژه‌ی "عین" عربی که به‌قول برخی دارای هفتاد معنی است!
دو _ غرابت لفظی
این نوع غرابت نيز نشأت گرفته از به‌كارگيرى الفاظی است که براى درك معنی آن مى‌بايست به فرهنگ واژگان دهخدا. معين. عميد و گاه به (برهان قاطع و منتهى‌الآمال) رجوع كرد!
سه _ تنافر كلام
عوامل ایجاد کننده‌ی تنافر در كلام سه چيز است
يك _ ضعف تألیف:
چنان‌چه واژه‌اى برخلاف قاعده‌ى نحوى باشد. مانند مقدم كردن صفت‌ها و ضميرهاى محاوره‌اى بر صفت‌ها و ضماير راستين ادبى
دو _ تعقید لفظی يا معقد بودن كلام:
تعقید در لغت به معنای پیچاندن و گره انداختن است.
و در علوم فصاحت؛ كلام پيچيده‌اى است که ترتيب واژه‌ها به خاطر پس و پيش شدن از بين رفته و در نهايت مفهوم کلام براى خواص و عوام دشوار و پیچیده بنظر مى‌رسد.
سه _ تعقید معنوی
تعقيد يا پیچیدگی معنوى کلام بى‌آنكه عدم ترتيب و نوعى بی‌نظمی ظاهری الفاظ در آن روى داده باشد و تفسير كلام گوینده شفاف و روشن نباشد.
انواع بلاغت:
سخن بلیغ، سخن فصیحی است كه ويژگی‌هاى عبارات آن با ادراك مخاطب موافق است.

تهران ١٣٩٥. فضل الله نكولعل آزاد
http://lalazad.blogfa.com
http://faznekooazad.blogfa.com
http://fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
http://f-lalazad.blogfa.com
http://karshenasaneadabiatefarsi.blogfa.com
http://www.nekoolalazad.blogfa.com
http://nazarhayeadabi.blogfa.com.
http://nekooazad.blogfa.com
اینستاگرام. مطالب ادبی lalazad-40


@
.

نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۶ |