[تقدیم به پسرم «احسان» که این قطعه را پسندید]

سیاه‌چشم!
سیه‌چشما! چه داغی در دلم بگذاشتی رفتی
نهال درد در جان و دل من کاشتی رفتی

لبانت بر لبانم بود و چشمت بر رقیبانم
ندانستم نظر بر دوستانم داشتی رفتی

تو بودی آشنای من ولی ای بدتر از دشمن!
مرا با خود چنان بیگانه‌ای پنداشتی رفتی

که دیگر در جهان بر آشنایی دل نمی‌بندم
امید و آرزو را از دلم برداشتی رفتی

تهران ۱۳۶۹/۷/۲۲
فضل الله نكولعل آزاد

www.lalazad.blogfa.com
www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
Www.f-lalazad.blogfa.com
Www.faznekooazad.blogfa.com
http://nazarhayeadabi.blogfa.com/

*
***


برچسب‌ها: نگارينا
نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در پنجشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۵ |