اعنات يا لزوم مالايلزم
اعنات در شعر و نثر، صنعتى است كه شاعر يا نويسنده، به منظور آرايش سخن، كارى را كه انجامش لازم نيست بر خود التزام كند. مانند اينكه:
در شعر و نثر مسجّع، حرف پيش از حرف (رَوى) را هم رعايت كند.
براى مثال:
(مايل) مىتواند با (كامل) و (شامل) و (سائل) قافيه گردد اما شاعر حرف پيش از (رَوى) را هم در نظر مى گيرد و آنرا با (فضايل) و (حمايل) قافيه مىكند.
مثال ديگر اينكه؛
(گيسو) مىتواند با (مو) هم قافيه گردد اما شاعر آنرا با (سو) هم قافيه مىكند.
در آينه ديد تا پريشان، گيسو
گيسوى پرند خويش را زد يك سو
(نگارنده)
و يا اينكه:
شاعر بر خود التزام مى كند در هر مصرع يك كلمه را تكرار كند!
مانند:
(وقتى) در انتظار يكى پاره استخوان
(وقتى) هوا، هواى تنفس، هواى زيست
(وقتى) دروغ داور هر ماجرا شود
(وقتى) به بوى سفرهی همسايه، مغز و عقل
(وقتى) كه سوسمار صفت پيش آفتاب
(وقتى) كه دامنِ شرف نطفهگيرِ شرم
(سيمين بهبهانى)
در شعر فوق، وجود چند (وقتى) اعنات يا لزوم مالايلزم بشمار مىرود.
شايان ذكر است در صورتى كه اعنات يا لزوم مالايلزم شاعر را از بيان واقعيت باز دارد؛ اين صنعت را مىبايست قربانى بيان احساس و انديشه كرد و از آن دورى جست!
لازم به توضيح است كه صنعت اعنات يا لزوم مالايلزم را (اعتاب، تشديد، تضييق، التزام مالايلزم) هم ناميدهاند!
تهران ١٣٦٨
فضل الله نكولعل آزاد
www.lalazad.blogfa.com
www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
Www.f-lalazad.blogfa.com
Www.faznekooazad.blogfa.com
Www.nazarhayeadabi.blogfa.com
*
***