لبان مست
دلم از هجر رویت در عذاب است
دو چشمم از غم سینه پرآب است
به یک بوسه غم دل را برون کن
لبان مست تو جام شراب است
۱۳۸۳/۴/۲۱ تهران
فضل الله نكولعل آزاد

Www.lalazad.blogfa.com

درّ باران  نکولعل آزاد

درّ باران
گل من بگو به باران ، تو ببار در بهاران
که فرو بشوید از دل غم تلخ روزگاران

برو آفتاب روشن پس ابر تا که شاید
به زمین گوهر فشاند قطرات درّ باران

اگر آسمان ببارد به دلم حیات بخشد
جریان سیل باران، به سرای جویباران

به هوای بامدادی تو ببار ابر تیره
که پیام عشق بخشد به دل امیدواران

ز صدای آتشینش دل من به لرزه آید
چه خوش است بانگ تندر به میان کوهساران

به هوای سرد ابری برو باغ تا ببینی
هیجان و رقص گل‌ها به دل شکوفه‌زاران

به فضای بام خانه اگر ابر تیره بارد
دل من به شوق آید ز صدای آبشاران

دل و جان باغ و کوچه ز رخش نشاط گیرد
چه خوش است بارش ابر به‌روی رهگذاران

اگر آسمان ابری ز دلش گوهر بریزد
پر و بال می‌گشاید دل بینوای یاران

ز نسیم سرد باران دل من به عیش آید
چه خوش است در بهاران قطرات اشک باران
تهران ۱۳۸۲/۱۲/۱

فضل الله نكولعل آزاد
Www.lalazad.blogfa.com


برچسب‌ها: لبان مست
نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در دوشنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۴ |